انواع استراتژی معاملاتی

هر معامله‌ گری برای اجرای یک معامله موفقیت‌آمیز به یک استراتژی معاملاتی نیاز دارد. استراتژی معاملاتی به مجموعه‌ای قوانین و دستورالعمل‌هایی گفته می‌شود که معامله‌ گر باید هنگام خرید و فروش یک جفت ارز از آن‌ها پیروی کند. داشتن یک استراتژی معاملاتی به شناسایی معاملات سود آور کمک کرده و میزان ضررهای احتمالی را به حداقل می‌رساند.

استراتژی معاملاتی چیست؟

در بازار معاملاتی فارکس استراتژای‌های مختلفی وجود دارد و هر کدام برای تجزیه و تحلیل بازار و شناسایی فرصت‌های معاملاتی از رویکردهای منحصر به فردی استفاده می‌کنند. اگر بخواهیم همه استراتژی‌های استفاده شده در بازار فارکس را به چند دسته کلی تقسیم کنیم، به این صورت خواهد بود:

• استراتژی تحلیل بنیادی
• استراتژی تحلیل تکنیکال
• استراتژی پرایس اکشن
• استراتژی تحلیل سنتیمنتال یا احساسات

هر کدام از انواع استراتژی‌ های به کار رفته در بازار فارکس تحت یکی از این چهار استراتژی کلی قرار می‌گیرند. در ادامه به مهم‌ترین استراتژی‌ های مربوط به هر کدام از این دسته‌ها اشاره خواهیم کرد.

استراتژی‌ معاملاتی تحلیل بنیادی:

یک استراتژي رایج و کاربردی و از بهترین استراتژی بازار فارکس بوده که به تحلیل عوامل اقتصادی و سیاسی تأثیرگذار بر روی ارزش ارزها می‌پردازد. در تحلیل بنیادی معامله‌ گران به جای بررسی نمودارها و داده‌های قیمتی، گزارش‌های مالی، اقتصادی، اخبار بانک مرکزی و رویدادهای ژئوپلیتیک را مورد بررسی قرار می‌دهند. مهم‌ترین استراتژی‌ های تحلیل بنیادی عبارت‌اند از:

• تحلیل تقویم اقتصادی: سرمایه‌گذاران برای تصمیم‌گیری آگاهانه درباره خرید و فروش سهام، اوراق قرضه یا جفت ارزها از تقویم اقتصادی استفاده می‌کنند. معامله‌ گر در این نوع استراتژی تجزیه و تحلیل داده‌های اقتصادی منتشر شده مانند آمارهای تولید ناخالص داخلی، تورم و اشتغال را برای پیش بینی حرکت ارز مورد بررسی قرار می‌دهد.

برخی از شاخص های رایج اقتصادی مورد استفاده در این استراتژی معاملاتی عبارتند از:

• تولید ناخالص داخلی:

ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در داخل مرزهای یک کشور را اندازه‌گیری می‌کند.

• تورم:

میزان افزایش قیمت کالاها و خدمات را اندازه گیری می‌کند.

• نرخ بیکاری:

نرخ بیکاری به میزان افرادی که بیکار هستند و به دنبال کار می‌گردند، اشاره دارد.

• نرخ بهره:

هزینه وام گرفتن پول را اندازه گیری می‌کند و می‌تواند بر جذابیت سرمایه‌گذاری ها تأثیر بگذارد.

• شاخص احساسات مصرف کننده:

میزان اعتماد مصرف کنندگان به اقتصاد و تمایل آن‌ها به خرج کردن پول را اندازه گیری می‌کند.

• تحلیل رویدادهای سیاسی:

رویدادهای سیاسی تاثیر قابل توجهی در شرایط بازار فارکس می‌گذارد. برای داشتن یک استراتژی معامله‌ گری موفق در فارکس، معامله‌ گران باید از تحولات سیاسی فعلی ملی و بین المللی مطلع باشند. معامله‌ گران گاهی اوقات از ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز برای شناسایی روندهای جفت ارزهای مربوط به قبل و بعد از رویدادهای سیاسی استفاده می‌کنند. علاوه بر این، برای بررسی احساسات و برداشت معامله‌ گران نسبت رویدادهای سیاسی، فیدهای خبری و ابزارهای نظارت بر رسانه‌های اجتماعی را مورد بررسی قرار می‌دهند.

استراتژی معاملاتی تحلیل تکنیکال:

تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی معاملاتی محسوب می‌شود که به عنوان یک مکمل در کنار تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال قرار می‌گیرد. زیرا آشنایی با هر دو نوع تحلیل برای اجرای معاملات سودآور ضروری خواهد بود. در تحلیل تکنیکال، معامله‌ گران برای شناسایی الگوها و پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده، از داده‌های تاریخی بازار استفاده می‌کنند و برای این کار از انواع نمودارها و الگوهای قیمتی بهره‌ می‌برند.

• استراتژی ترند تریدینگ یا معاملات خط روند

استراتژي ترند تریدینگ بر پایه تحلیل تکنیکال انجام می‌شود. معامله‌ گران در این نوع استراتژی جهت روند قیمت یک جفت ارز در یک بازه زمانی مشخص را شناسایی و آن را دنبال می‌کنند.

معامله‌ گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، معتقد هستند که قیمت یک جفت ارز پس از مدت طولانی در یک جهت خاص حرکت خواهد کرد و این تغییر جهت فرصت‌های سودآوری را برای معامله‌ گران ایجاد می‌کند. بنابراین معامله‌ گران با استفاده از این استراتژی، پوزیشن‌های معاملاتی خود را تا زمانی که روند ادامه داشته باشد، حفظ می‌کنند و زمانی که سیگنالی ‌از معکوس شدن ببینند، از آن خارج می‌شوند.

برای اجرای این نوع استراتژی معامله‌ گران از ابزارهای تکنیکال مثل میانگین متحرک، خطوط روند و شاخص‌های قدرت نسبی (RSI) یا واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD) استفاده می‌کنند. به عنوان مثال زمانی که قیمت یک جفت ارز به طور مداوم بالاتر از میانگین متحرک 50 روزه خود معامله می‌شود و RSI

شرایط خرید بیش از حد را نشان دهد، احتمال یک روند صعودی وجود دارد. معامله‌ گری که از یک استراتژی ترند تریدینگ پیروی می‌کند، جفت ارز را خریده و تا زمانی که روند معکوس شود یا نشانه‌هایی از ضعف نشان دهد، آن را حفظ می‌کند.

• استراتژی بریک اوت یا شکست

در استراتژی بریک اوت یا شکست معامله‌ گر سطوح کلیدی حمایت و مقاومت را بر روی نمودار قیمتی یک جفت ارز شناسایی کرده و به دنبال شکست قیمت در سطح بالا یا سطح پایین است. معامله‌ گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند به دنبال ورود به پوزیشن در جهت شکست هستند، زیرا معتقدند که قیمت به شدت در آن جهت به حرکت خود ادامه می‌دهد.

فرض کنید معامله‌ گری در حال تجزیه و تحلیل جفت ارز EUR/USD است و متوجه می‌شود که قیمت برای چندین هفته در محدوده 1.1500 و 1.1700 معامله می‌شود. او این سطوح را به ترتیب به عنوان نقاط اصلی حمایت و مقاومت شناسایی می‌کنند. معامله‌ گر تصمیم می‌گیرد از استراتژی بریک اوت استفاده کند و منتظر می‌ماند تا قیمت به بالای 1.1700 یا زیر 1.1500 شکسته شود تا شکستگی را تأیید کند.

اگر قیمت در بالای 1.1700 بشکند، معامله‌ گر این را به عنوان یک سیگنال صعودی تعبیر می‌کند و ممکن است وارد پوزیشن خرید شود و به افزایش قیمت امید داشته باشد. برعکس، اگر قیمت در زیر 1.1500 بشکند، معامله‌ گر این را به عنوان یک سیگنال نزولی تعبیر می‌کند و ممکن است وارد یک پوزیشن کوتاه شود و انتظار ادامه سقوط قیمت را داشته باشد.

• استراتژی سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) یا معاملات نوسانی

نوع دیگری از استراتژی‌ فارکس که در زیر شاخه استراتژی بر اساس تحلیل تکنیکال قرار می‌گیرد، استراتژی سوئینگ تریدینگ است.

در این نوع استراتژی معامله‌ گران پوزیشن معاملاتی خود را به مدت چند روز یا چند هفته حفظ می‌کنند تا بتوانند از نوسانات کوتاه مدت قیمت جفت‌ارزها سود به دست آورند. برای استفاده از این استراتژی ابتدا باید جفت ارزهایی که روند صعودی یا نزولی را طی می‌کنند، شناسایی شوند. سپس با شناسایی این نقاط می‌توانند وارد پوزیشن لانگ ( بلند مدت) یا شورت ( کوتاه مدت) شوند.

ابزارهای تکنیکالی که در این نوع استراتژي برای شناسایی روندها استفاده می‌شود عبارت اند از: خطوط روند، میانگین متحرک و الگوهای نمودار.

معامله‌ گران سوئینگ تریدینگ از ترکیبی از اندیکاتورها مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و واگرایی میانگین متحرک (MACD) برای تأیید روند و زمان ورود استفاده کند. سپس آن‌ها این پوزیشن را برای چند روز یا چند هفته حفظ می‌کنند تا قیمت‌ها دوباره افزایش یابد و با سود از معامله خارج می‌شوند.

استراتژی معاملاتی پرایس اکشن

در استراتژی‌های پرایس اکشن، معامله‌ گران نمودارهای قیمتی را بررسی کرده و سپس با شناسایی سطوح کلیدی مقاومت و حمایت برای خرید و فروش یک جفت ارز تصمیم‌گیری می‌کنند.

• استراتژی معاملاتی پرایس اکشن مبتنی بر تشخیص سطوح حمایت و مقاومت:

سطوح حمایت و مقاومت استراتژی رایجی است که در بازار فارکس برای شناسایی مناطق بالقوه فشار خرید یا فروش استفاده می‌شود. سطح حمایت به سطحی گفته می‌شود که در آن میزان تقاضا به اندازه‌ای است که از سقوط ارزش یک ارز جلوگیری می‌کند.

زمانی که قیمت یک جفت ارز به اصطلاح به سطح حمایت می‌رسد، تقاضا برای خرید آن ارز افزایش پیدا کرده و از طرفی خریداران تمایلی برای فروش ندارند. در مقابل سطح مقاومت به سطحی گفته می‌شود که در آن میزان عرضه به حدی است که از افزایش بیشتر ارزش یک ارز جلوگیری می‌شود.

زیرا وقتی قیمت یک جفت ارز افزایش پیدا می‌کند، به سطح مقاومت نزدیک شده و فروشندگان برای فروش این جفت ارز تمایل بیشتری پیدا می‌کنند. اما خریداران تمایل کمتری برای خرید دارند. به عبارتی میزان عرضه افزایش و میزان تقاضا کاهش پیدا می‌کند.

معامله‌ گران معمولاً از تحلیل تکنیکال برای شناسایی این سطوح کلیدی در نمودار قیمت استفاده می‌کنند. برای مثال، فرض کنید معامله‌ گری سطح حمایت کلیدی را در جفت ارز USD/JPY در 110.00 شناسایی می‌کند.

در صورتی که قیمت به این سطح نزدیک شود و سیگنال‌ هایی از جهش و صعود بالاتر را نشان دهد، ممکن است وارد پوزیشن خرید شوند. در مقابل، اگر قیمت به زیر این سطح بشکند، ممکن است نشان دهنده این باشد که سطح حمایت شکسته شده است و احتمال کاهش بیشتر قیمت وجود دارد. به طور مشابه، اگر معامله‌ گر سطح مقاومت کلیدی را در 114.00 شناسایی کند، احتمالا تصمیم می‌گیرد که در صورت نزدیک شدن قیمت به این سطح و نشان دادن سیگنال‌ هایی از کاهش قیمت، وارد پوزیشن فروش شود.

اگر قیمت بالاتر از این سطح بشکند، ممکن است نشان دهنده این باشد که سطح مقاومت شکسته شده و احتمال افزایش قیمت بیشتر خواهد بود.

• استراتژی معاملاتی پرایس اکشن مبتنی بر الگو‌های کندال استیک

از الگوهای کندال استیک برای شناسایی تغییرات قیمت یا الگوهای ادامه دار استفاده می‌شود. در الگوهای کندال استیک یا نمودار شمعی یک بدنه و سایه وجود دارد. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای خطی گزینه بهتری برای نظارت بر روند قیمت هستند. هر شمع بر روی نمودار اطلاعات زیرا را نشان می‌دهد:

• O: قیمت باز شدن
• H: بالاترین قیمت
• L: پایین‌ترین قیمت
• C: قیمت بسته شدن

برای اینکه بتوانید به خوبی قیمت یک سهم را پیش‌بینی کنید، درک  OHLC ضروری خواهد بود. کندال‌ها بر روی نمودار یا به صورت صعودی و یا به صورت نزولی عمل می‌کنند. زمانی که قیمت بسته شدن یک دارایی، بیشتر از قیمت باز شدن آن باشد، یک کندل صعودی ایجاد می‌شود. کندل‌های صعودی به رنگ سبز یا سفید هستند. در مقابل کندل‌های نزولی قیمت پایانی از قیمت باز شدن کمتر است. این نوع کندل‌ها نیز به رنگ قرمز یا سیاه نشان داده می‌شوند.

• سیگنال‌ های معاملاتی

سیگنال‌ معاملاتی فارکس به الگوها یا تنظیماتی گفته می‌شود که معامله گران برای تصمیم‌گیری معاملاتی بر اساس حرکت قیمت در نمودار استفاده می‌کنند. این سیگنال‌ ها با تجزیه و تحلیل رفتار قیمت در طول زمان، بدون تکیه بر اندیکاتورهای تکنیکال یا سایر عوامل خارجی تولید می‌شوند. سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای کندال استیک، خطوط روند و الگوهای نمودار از جمله سیگنال‌ های معاملاتی برای یک استراتژی مبتنی بر پرایس اکشن هستند.